بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیمِ (0)
به نام خداوند رحمتگر مهربان
﴿الجمعة، 0﴾
یُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِی الْأَرْضِ الْمَلِکِ الْقُدُّوسِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ (1)
آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است ، خدایى را که پادشاه پاک ارجمند فرزانه است ، تسبیح مىگویند .
﴿الجمعة، 1﴾
هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ إِنْ کَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلاَلٍ مُبِینٍ (2)
اوست آن کس که در میان بىسوادان فرستادهاى از خودشان برانگیخت ، تا آیات او را بر آنان بخواند و پاکشان گرداند و کتاب و حکمت بدیشان بیاموزد ، و [ آنان ] قطعاً پیش از آن در گمراهى آشکارى بودند .
﴿الجمعة، 2﴾
وَ آخَرِینَ مِنْهُمْ لَمَّا یَلْحَقُوا بِهِمْ وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ (3)
و [ نیز بر جماعتهایى ] دیگر از ایشان که هنوز به آنها نپیوستهاند . و اوست ارجمند سنجیدهکار .
﴿الجمعة، 3﴾
ذٰلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشَاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ (4)
این فضل خداست ، آن را به هر که بخواهد عطا مىکند و خدا داراى فضل بسیار است .
﴿الجمعة، 4﴾
مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوهَا کَمَثَلِ الْحِمَارِ یَحْمِلُ أَسْفَاراً بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیَاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ (5)
مَثَل کسانى که [ عمل به ] تورات بر آنان بار شد [ و بدان مکلّف گردیدند ] آن گاه آن را به کار نبستند ، همچون مَثَلِ خرى است که کتابهایى را بر پشت مىکشد . [ وه ] چه زشت است وصف آن قومى که آیات خدا را به دروغ گرفتند . و خدا مردم ستمگر را راه نمىنماید .
﴿الجمعة، 5﴾
قُلْ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ هَادُوا إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّکُمْ أَوْلِیَاءُ لِلَّهِ مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ (6)
بگو : « اى کسانى که یهودى شدهاید ، اگر پندارید که شما دوستان خدایید نه مردم دیگر ، پس اگر راست مىگویید درخواست مرگ کنید . »
﴿الجمعة، 6﴾
وَ لاَ یَتَمَنَّوْنَهُ أَبَداً بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ وَ اللَّهُ عَلِیمٌ بِالظَّالِمِینَ (7)
و [ لى ] هرگز آن را به سبب آنچه از پیش به دست خویش کردهاند ، آرزو نخواهند کرد ، و خدا به [ حال ] ستمگران داناست .
﴿الجمعة، 7﴾
قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِی تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلاَقِیکُمْ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَیْبِ وَ الشَّهَادَةِ فَیُنَبِّئُکُمْ بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (8)
بگو : « آن مرگى که از آن مىگریزید ، قطعاً به سر وقت شما مىآید ; آن گاه به سوى داناى نهان و آشکار بازگردانیده خواهید شد ، و به آنچه [ در روى زمین ] مىکردید ، آگاهتان خواهد کرد . »
﴿الجمعة، 8﴾
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
﴿المنافقون، 0﴾
إِذَا جَاءَکَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّکَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ إِنَّکَ لَرَسُولُهُ وَ اللَّهُ یَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَکَاذِبُونَ (1)
چون منافقان نزد تو آیند گویند : « گواهى مىدهیم که تو واقعاً پیامبر خدایى . » و خدا [ هم ] مىداند که تو واقعاً پیامبر او هستى ، و خدا گواهى مىدهد که مردم دوچهره سخت دروغگویند .
﴿المنافقون، 1﴾
اتَّخَذُوا أَیْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ (2)
سوگندهاى خود را [ چون ] سپرى بر خود گرفته و [ مردم را ] از راه خدا بازداشتهاند . راستى که آنان چه بد مىکنند .
﴿المنافقون، 2﴾
ذٰلِکَ بِأَنَّهُمْ آمَنُوا ثُمَّ کَفَرُوا فَطُبِعَ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لاَ یَفْقَهُونَ (3)
این بدان سبب است که آنان ایمان آورده ، سپس به انکار پرداختهاند و در نتیجه بر دلهایشان مهر زده شده و [ دیگر ] نمىفهمند .
﴿المنافقون، 3﴾
وَ إِذَا رَأَیْتَهُمْ تُعْجِبُکَ أَجْسَامُهُمْ وَ إِنْ یَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ کَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُسَنَّدَةٌ یَحْسَبُونَ کُلَّ صَیْحَةٍ عَلَیْهِمْ هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى یُؤْفَکُونَ (4)
و چون آنان را ببینى ، هیکلهایشان تو را به تعجّب وامىدارد ، و چون سخن گویند به گفتارشان گوش فرا مىدهى گویى آنان شمعکهایى پشت بر دیوارند [ که پوک شده و درخور اعتماد نیستند ] : هر فریادى را به زیان خویش مىپندارند . خودشان دشمنند ; از آنان بپرهیز ; خدا بکشدشان ; تا کجا [ از حقیقت ] انحراف یافتهاند .
﴿المنافقون، 4﴾
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
﴿التغابن، 0﴾
یُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِی الْأَرْضِ لَهُ الْمُلْکُ وَ لَهُ الْحَمْدُ وَ هُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (1)
هر چه در آسمانها و هر چه در زمین است خدا را تسبیح مىگویند . او راست فرمانروایى و او راست سپاس و او بر هر چیزى تواناست .
﴿التغابن، 1﴾
هُوَ الَّذِی خَلَقَکُمْ فَمِنْکُمْ کَافِرٌ وَ مِنْکُمْ مُؤْمِنٌ وَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ (2)
اوست آن کس که شما را آفرید ; برخى از شما کافرند و برخى مؤمن و خدا به آنچه مىکنید بیناست .
﴿التغابن، 2﴾
خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَ صَوَّرَکُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَکُمْ وَ إِلَیْهِ الْمَصِیرُ (3)
آسمانها و زمین را به حقّ آفرید و شما را صورتگرى کرد و صورتهایتان را نیکو آراست ، و فرجام به سوى اوست .
﴿التغابن، 3﴾
یَعْلَمُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ یَعْلَمُ مَا تُسِرُّونَ وَ مَا تُعْلِنُونَ وَ اللَّهُ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ (4)
آنچه را که در آسمانها و زمین است مىداند ، و آنچه را که پنهان مىکنید و آنچه را که آشکار مىدارید [ نیز ] مىداند ، و خدا به راز دلها داناست .
﴿التغابن، 4﴾
أَ لَمْ یَأْتِکُمْ نَبَأُ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ قَبْلُ فَذَاقُوا وَبَالَ أَمْرِهِمْ وَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ (5)
آیا خبر کسانى که پیش از این کفر ورزیدند ، و فرجام بَدِ کارشان را چشیدند و عذاب پردردى خواهند داشت ، به شما نرسیده است ؟
﴿التغابن، 5﴾
ذٰلِکَ بِأَنَّهُ کَانَتْ تَأْتِیهِمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَیِّنَاتِ فَقَالُوا أَ بَشَرٌ یَهْدُونَنَا فَکَفَرُوا وَ تَوَلَّوْا وَ اسْتَغْنَى اللَّهُ وَ اللَّهُ غَنِیٌّ حَمِیدٌ (6)
این [ بدفرجامى ] از آن روى بود که پیامبرانشان دلایل آشکار بر ایشان مىآوردند و [ لى ] آنان [ مى ] گفتند : « آیا بشرى ما را هدایت مىکند ؟ » پس کافر شدند و روى گردانیدند و خدا بىنیازى نمود ، و خدا بىنیاز ستوده است .
﴿التغابن، 6﴾
زَعَمَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنْ لَنْ یُبْعَثُوا قُلْ بَلَى وَ رَبِّی لَتُبْعَثُنَّ ثُمَّ لَتُنَبَّؤُنَّ بِمَا عَمِلْتُمْ وَ ذٰلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسِیرٌ (7)
کسانى که کفر ورزیدند ، پنداشتند که هرگز برانگیخته نخواهند شد . بگو : « آرى ، سوگند به پروردگارم ، حتماً برانگیخته خواهید شد ، سپس شما را به [ حقیقت ] آنچه کردهاید قطعاً واقف خواهند ساخت ، و این بر خدا آسان است . »
﴿التغابن، 7﴾
فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذِی أَنْزَلْنَا وَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ (8)
پس به خدا و پیامبر او و آن نورى که ما فروفرستادیم ایمان آورید ، و خدا به آنچه مىکنید آگاه است .
﴿التغابن، 8﴾
یَوْمَ یَجْمَعُکُمْ لِیَوْمِ الْجَمْعِ ذٰلِکَ یَوْمُ التَّغَابُنِ وَ مَنْ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ وَ یَعْمَلْ صَالِحاً یُکَفِّرْ عَنْهُ سَیِّئَاتِهِ وَ یُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَداً ذٰلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ (9)
روزى که شما را براى روز گردآورى ، گرد مىآورد ، آن [ روز ] ، روز حسرت [ خوردن ] است ، و هر کس به خدا ایمان آورده ، و کار شایستهاى کرده باشد ، بدیهایش را از او بسترد ، و او را در بهشتهایى که از زیر [ درختان ] آن جویبارها روان است درآورد . در آنجا بمانند . این است همان کامیابى بزرگ .
﴿التغابن، 9﴾
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیمِ (0)
به نام خداوند رحمتگر مهربان
﴿الطلاق، 0﴾
یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَ أَحْصُوا الْعِدَّةَ وَ اتَّقُوا اللَّهَ رَبَّکُمْ لاَ تُخْرِجُوهُنَّ مِنْ بُیُوتِهِنَّ وَ لاَ یَخْرُجْنَ إِلاَّ أَنْ یَأْتِینَ بِفَاحِشَةٍ مُبَیِّنَةٍ وَ تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ وَ مَنْ یَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ لاَ تَدْرِی لَعَلَّ اللَّهَ یُحْدِثُ بَعْدَ ذٰلِکَ أَمْراً (1)
اى پیامبر ، چون زنان را طلاق گویید ، در [ زمانبندى ] عدّه آنان طلاقشان گویید و حساب آن عدّه را نگه دارید ، و از خدا ، پروردگارتان بترسید . آنان را از خانههایشان بیرون مکنید ، و بیرون نروند مگر آنکه مرتکب کار زشت آشکارى شده باشند . این است احکام الهى . و هر کس از مقرّرات خدا [ پاى ] فراتر نهد ، قطعاً به خودش ستم کرده است . نمىدانى ، شاید خدا پس از این ، پیشامدى پدید آورد .
﴿الطلاق، 1﴾
فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِکُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فَارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَ أَشْهِدُوا ذَوَیْ عَدْلٍ مِنْکُمْ وَ أَقِیمُوا الشَّهَادَةَ لِلَّهِ ذٰلِکُمْ یُوعَظُ بِهِ مَنْ کَانَ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً (2)
پس چون عدّه آنان به سر رسید ، [ یا ] به شایستگى نگاهشان دارید ، یا به شایستگى از آنان جدا شوید ، و دو تن [ مرد ] عادل را از میان خود گواه گیرید ، و گواهى را براى خدا به پا دارید . این است اندرزى که به آن کس که به خدا و روز بازپسین ایمان دارد ، داده مىشود ، و هر کس از خدا پروا کند ، [ خدا ] براى او راه بیرونشدنى قرار مىدهد .
﴿الطلاق، 2﴾
وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لاَ یَحْتَسِبُ وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْراً (3)
و از جایى که حسابش را نمىکند ، به او روزى مىرساند ، و هر کس بر خدا اعتماد کند او براى وى بس است . خدا فرمانش را به انجام رساننده است . به راستى خدا براى هر چیزى اندازهاى مقرّر کرده است .
﴿الطلاق، 3﴾
وَ اللاَّئِی یَئِسْنَ مِنَ الْمَحِیضِ مِنْ نِسَائِکُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلاَثَةُ أَشْهُرٍ وَ اللاَّئِی لَمْ یَحِضْنَ وَ أُولاَتُ الْأَحْمَالِ أَجَلُهُنَّ أَنْ یَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مِنْ أَمْرِهِ یُسْراً (4)
و آن زنانِ شما که از خوندیدن [ ماهانه ] نومیدند ، اگر شک دارید [ که خون مىبینند یا نه ؟ ] عدّه آنان سه ماه است ، و [ دخترانى ] که [ هنوز ] خون ندیدهاند [ نیز عدّهشان سه ماه است ] ، و زنان آبستن مدّتشان این ش
﴿الطلاق، 4﴾
ذٰلِکَ أَمْرُ اللَّهِ أَنْزَلَهُ إِلَیْکُمْ وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یُکَفِّرْ عَنْهُ سَیِّئَاتِهِ وَ یُعْظِمْ لَهُ أَجْراً (5)
این است فرمان خدا که آن را به سوى شما فرستاده است ; و هر کس از خدا پروا کند ، بدیهایش را از او بزداید و پاداشش را بزرگ گرداند .
﴿الطلاق، 5﴾
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیمِ (0)
به نام خداوند رحمتگر مهربان
﴿التحریم، 0﴾
یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ لِمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَکَ تَبْتَغِی مَرْضَاةَ أَزْوَاجِکَ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ (1)
اى پیامبر ، چرا براى خشنودى همسرانت ، آنچه را خدا براى تو حلال گردانیده حرام مىکنى ؟ خدا [ ست که ] آمرزنده مهربان است .
﴿التحریم، 1﴾
قَدْ فَرَضَ اللَّهُ لَکُمْ تَحِلَّةَ أَیْمَانِکُمْ وَ اللَّهُ مَوْلاَکُمْ وَ هُوَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ (2)
قطعاً خدا براى شما [ راه ] گشودن سوگندهایتان را مقرّر داشته است ، و خدا سرپرست شماست ، و اوست داناى حکیم .
﴿التحریم، 2﴾
وَ إِذْ أَسَرَّ النَّبِیُّ إِلَى بَعْضِ أَزْوَاجِهِ حَدِیثاً فَلَمَّا نَبَّأَتْ بِهِ وَ أَظْهَرَهُ اللَّهُ عَلَیْهِ عَرَّفَ بَعْضَهُ وَ أَعْرَضَ عَنْ بَعْضٍ فَلَمَّا نَبَّأَهَا بِهِ قَالَتْ مَنْ أَنْبَأَکَ هٰذَا قَالَ نَبَّأَنِیَ الْعَلِیمُ الْخَبِیرُ (3)
و چون پیامبر با یکى از همسرانش سخنى نهانى گفت ، و همین که وى آن را [ به زن دیگر ] گزارش داد و خدا [ پیامبر ] را بر آن مطّلع گردانید [ پیامبر ] بخشى از آن را اظهار کرد و از بخشى [ دیگر ] اعراض نمود . پس چون [ مطلب ] را به آن [ زن ] خبر داد ، وى گفت : « چه کسى این را به تو خبر داده ؟ » گفت : « مرا آن داناى آگاه خبر داده است . »
﴿التحریم، 3﴾
إِنْ تَتُوبَا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُکُمَا وَ إِنْ تَظَاهَرَا عَلَیْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاَهُ وَ جِبْرِیلُ وَ صَالِحُ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمَلاَئِکَةُ بَعْدَ ذٰلِکَ ظَهِیرٌ (4)
اگر [ شما دو زن ] به درگاه خدا توبه کنید [ بهتر است ] ، واقعاً دلهایتان انحراف پیدا کرده است . و اگر علیه او به یکدیگر کمک کنید ، در حقیقت ، خدا خود سرپرست اوست ، و جبرئیل و صالح مؤمنان [ نیز یاور اُویند ] و گذشته از این ، فرشتگان [ هم ] پشتیبان [ او ] خواهند بود .
﴿التحریم، 4﴾
عَسَى رَبُّهُ إِنْ طَلَّقَکُنَّ أَنْ یُبْدِلَهُ أَزْوَاجاً خَیْراً مِنْکُنَّ مُسْلِمَاتٍ مُؤْمِنَاتٍ قَانِتَاتٍ تَائِبَاتٍ عَابِدَاتٍ سَائِحَاتٍ ثَیِّبَاتٍ وَ أَبْکَاراً (5)
اگر پیامبر ، شما را طلاق گوید ، امید است پروردگارش همسرانى بهتر از شما : مسلمان ، مؤمن ، فرمانبر ، توبهکار ، عابد ، روزهدار ، بیوه و دوشیزه به او عوض دهد .
﴿التحریم، 5﴾
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ نَاراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجَارَةُ عَلَیْهَا مَلاَئِکَةٌ غِلاَظٌ شِدَادٌ لاَ یَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَ یَفْعَلُونَ مَا یُؤْمَرُونَ (6)
اى کسانى که ایمان آوردهاید ، خودتان و کسانتان را از آتشى که سوخت آن ، مردم و سنگهاست حفظ کنید : بر آن [ آتش ] فرشتگانى خشن [ و ] سختگیر [ گمارده شده ] اند . از آنچه خدا به آنان دستور داده سرپیچى نمىکنند و آنچه را که مأمورند انجام مىدهند .
﴿التحریم، 6﴾
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ کَفَرُوا لاَ تَعْتَذِرُوا الْیَوْمَ إِنَّمَا تُجْزَوْنَ مَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (7)
اى کسانى که کافر شدهاید ، امروز عذر نیاورید ، در واقع به آنچه مىکردید کیفر مىیابید .
﴿التحریم، 7﴾
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیمِ (0)
به نام خداوند رحمتگر مهربان
﴿الملک، 0﴾
تَبَارَکَ الَّذِی بِیَدِهِ الْمُلْکُ وَ هُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (1)
بزرگوار [ و خجسته ] است آنکه فرمانروایى به دست اوست و او بر هر چیزى تواناست .
﴿الملک، 1﴾
الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیَاةَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْغَفُورُ (2)
همان که مرگ و زندگى را پدید آورد تا شما را بیازماید که کدامتان نیکوکارترید ، و اوست ارجمند آمرزنده .
﴿الملک، 2﴾
الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقاً مَا تَرَى فِی خَلْقِ الرَّحْمٰنِ مِنْ تَفَاوُتٍ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرَى مِنْ فُطُورٍ (3)
همان که هفت آسمان را طبقه طبقه بیافرید . در آفرینشِ آن [ خداى ] بخشایشگر هیچ گونه اختلاف [ و تفاوتى ] نمىبینى . باز بنگر ، آیا خلل [ و نقصانى ] مىبینى ؟
﴿الملک، 3﴾
ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ کَرَّتَیْنِ یَنْقَلِبْ إِلَیْکَ الْبَصَرُ خَاسِئاً وَ هُوَ حَسِیرٌ (4)
باز دوباره بنگر تا نگاهت زبون و درمانده به سویت بازگردد .
﴿الملک، 4﴾
وَ لَقَدْ زَیَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْیَا بِمَصَابِیحَ وَ جَعَلْنَاهَا رُجُوماً لِلشَّیَاطِینِ وَ أَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابَ السَّعِیرِ (5)
و در حقیقت ، آسمان دنیا را با چراغهایى زینت دادیم و آن را مایه طرد شیاطین [ قواى مزاحم ] گردانیدیم و براى آنها عذاب آتش فروزان آماده کردهایم .
﴿الملک، 5﴾
وَ لِلَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ عَذَابُ جَهَنَّمَ وَ بِئْسَ الْمَصِیرُ (6)
و کسانى که به پروردگارشان انکار آوردند ، عذاب آتش جهنّم خواهند داشت و چه بد سرانجامى است .
﴿الملک، 6﴾
إِذَا أُلْقُوا فِیهَا سَمِعُوا لَهَا شَهِیقاً وَ هِیَ تَفُورُ (7)
چون در آنجا افکنده شوند ، از آن خروشى مىشنوند در حالى که مىجوشد .
﴿الملک، 7﴾
تَکَادُ تَمَیَّزُ مِنَ الْغَیْظِ کُلَّمَا أُلْقِیَ فِیهَا فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُهَا أَ لَمْ یَأْتِکُمْ نَذِیرٌ (8)
نزدیک است که از خشم شکافته شود . هر بار که گروهى در آن افکنده شوند ، نگاهبانان آن از ایشان پرسند : « مگر شما را هشداردهندهاى نیامد ؟ »
﴿الملک، 8﴾
قَالُوا بَلَى قَدْ جَاءَنَا نَذِیرٌ فَکَذَّبْنَا وَ قُلْنَا مَا نَزَّلَ اللَّهُ مِنْ شَیْءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلاَّ فِی ضَلاَلٍ کَبِیرٍ (9)
گویند : « چرا ; هشداردهندهاى به سوى ما آمد و [ لى ] تکذیب کردیم و گفتیم : خدا چیزى فرونفرستاده است ، شما جز در گمراهى بزرگ نیستید . »
﴿الملک، 9﴾
وَ قَالُوا لَوْ کُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا کُنَّا فِی أَصْحَابِ السَّعِیرِ (10)
و گویند : « اگر شنیده [ و پذیرفته ] بودیم یا تعقّل کرده بودیم در [ میان ] دوزخیان نبودیم . »
﴿الملک، 10﴾
فَاعْتَرَفُوا بِذَنْبِهِمْ فَسُحْقاً لِأَصْحَابِ السَّعِیرِ (11)
پس به گناه خود اقرار مىکنند . و مرگ باد بر اهل جهنّم !
﴿الملک، 11﴾
إِنَّ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَیْبِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ کَبِیرٌ (12)
کسانى که در نهان از پروردگارشان مىترسند ، آنان را آمرزش و پاداشى بزرگ خواهد بود .
﴿الملک، 12﴾
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
﴿القلم، 0﴾
ن وَ الْقَلَمِ وَ مَا یَسْطُرُونَ (1)
نون ، سوگند به قلم و آنچه مىنویسند ،
﴿القلم، 1﴾
مَا أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّکَ بِمَجْنُونٍ (2)
[ که ] تو ، به لطف پروردگارت ، دیوانه نیستى .
﴿القلم، 2﴾
وَ إِنَّ لَکَ لَأَجْراً غَیْرَ مَمْنُونٍ (3)
و بىگمان ، تو را پاداشى بىمنّت خواهد بود .
﴿القلم، 3﴾
وَ إِنَّکَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِیمٍ (4)
و راستى که تو را خویى والاست !
﴿القلم، 4﴾
فَسَتُبْصِرُ وَ یُبْصِرُونَ (5)
به زودى خواهى دید و خواهند دید ،
﴿القلم، 5﴾
بِأَیِّکُمُ الْمَفْتُونُ (6)
[ که ] کدام یک از شما دستخوش جنونید .
﴿القلم، 6﴾
إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِیلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ (7)
پروردگارت خود بهتر مىداند چه کسى از راه او منحرف شده ، و [ هم ] او به راه یافتگان داناتر است .
﴿القلم، 7﴾
فَلاَ تُطِعِ الْمُکَذِّبِینَ (8)
پس ، از دروغزنان فرمان مبر .
﴿القلم، 8﴾
وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَیُدْهِنُونَ (9)
دوست دارند که نرمى کنى تا نرمى نمایند .
﴿القلم، 9﴾
وَ لاَ تُطِعْ کُلَّ حَلاَّفٍ مَهِینٍ (10)
و از هر قَسَمخورنده فرومایهاى فرمان مبر :
﴿القلم، 10﴾
هَمَّازٍ مَشَّاءٍ بِنَمِیمٍ (11)
[ که ] عیبجوست و براى خبرچینى گام برمىدارد ،
﴿القلم، 11﴾
مَنَّاعٍ لِلْخَیْرِ مُعْتَدٍ أَثِیمٍ (12)
مانع خیر ، متجاوز ، گناه پیشه ،
﴿القلم، 12﴾
عُتُلٍّ بَعْدَ ذٰلِکَ زَنِیمٍ (13)
گستاخ ، [ و ] گذشته از آن زنازاده است ،
﴿القلم، 13﴾
أَنْ کَانَ ذَا مَالٍ وَ بَنِینَ (14)
به صرف اینکه مالدار و پسر دار است ،
﴿القلم، 14﴾
إِذَا تُتْلَى عَلَیْهِ آیَاتُنَا قَالَ أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ (15)
چون آیات ما بر او خوانده شود ، گوید : « افسانههاى پیشینیان است . »
﴿القلم، 15﴾
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
﴿الحاقة، 0﴾
الْحَاقَّةُ (1)
آن رخ دهنده .
﴿الحاقة، 1﴾
مَا الْحَاقَّةُ (2)
چیست آن رخ دهنده ؟
﴿الحاقة، 2﴾
وَ مَا أَدْرَاکَ مَا الْحَاقَّةُ (3)
و چه دانى که آن رخ دهنده چیست ؟
﴿الحاقة، 3﴾
کَذَّبَتْ ثَمُودُ وَ عَادٌ بِالْقَارِعَةِ (4)
ثمود و عاد ، آن حادثه کوبنده را تکذیب کردند .
﴿الحاقة، 4﴾
فَأَمَّا ثَمُودُ فَأُهْلِکُوا بِالطَّاغِیَةِ (5)
امّا ثمود به [ سزاى ] سرکشى [ خود ] به هلاکت رسیدند .
﴿الحاقة، 5﴾
وَ أَمَّا عَادٌ فَأُهْلِکُوا بِرِیحٍ صَرْصَرٍ عَاتِیَةٍ (6)
و امّا عاد ، به [ وسیله ] تندبادى توفنده سرکش هلاک شدند .
﴿الحاقة، 6﴾
سَخَّرَهَا عَلَیْهِمْ سَبْعَ لَیَالٍ وَ ثَمَانِیَةَ أَیَّامٍ حُسُوماً فَتَرَى الْقَوْمَ فِیهَا صَرْعَى کَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ خَاوِیَةٍ (7)
[ که خدا ] آن را هفت شب و هشت روز پیاپى بر آنان بگماشت : در آن [ مدّت ] مردم را فروافتاده مىدیدى ، گویى آنها تنههاى نخلهاى میان تهىاند .
﴿الحاقة، 7﴾
فَهَلْ تَرَى لَهُمْ مِنْ بَاقِیَةٍ (8)
آیا از آنان کسى را بر جاى مىبینى ؟
﴿الحاقة، 8﴾
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
﴿المعارج، 0﴾
سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ (1)
پرسندهاى از عذاب واقعشوندهاى پرسید ،
﴿المعارج، 1﴾
لِلْکَافِرینَ لَیْسَ لَهُ دَافِعٌ (2)
که اختصاص به کافران دارد [ و ] آن را بازدارندهاى نیست .
﴿المعارج، 2﴾
مِنَ اللَّهِ ذِی الْمَعَارِجِ (3)
[ و ] از جانب خداوندِ صاحب درجات [ و مراتب ] است .
﴿المعارج، 3﴾
تَعْرُجُ الْمَلاَئِکَةُ وَ الرُّوحُ إِلَیْهِ فِی یَوْمٍ کَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِینَ أَلْفَ سَنَةٍ (4)
فرشتگان و روح ، در روزى که مقدارش پنجاه هزار سال است به سوى « او » بالا مىروند .
﴿المعارج، 4﴾
فَاصْبِرْ صَبْراً جَمِیلاً (5)
پس صبر کن ، صبرى نیکو .
﴿المعارج، 5﴾
إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعِیداً (6)
زیرا آنان [ عذاب ] را دور مىبینند ،
﴿المعارج، 6﴾
وَ نَرَاهُ قَرِیباً (7)
و [ ما ] نزدیکش مىبینیم .
﴿المعارج، 7﴾
یَوْمَ تَکُونُ السَّمَاءُ کَالْمُهْلِ (8)
روزى که آسمانها چون فلز گداخته شود ،
﴿المعارج، 8﴾
وَ تَکُونُ الْجِبَالُ کَالْعِهْنِ (9)
و کوهها چون پشمزده گردد ،
﴿المعارج، 9﴾
وَ لاَ یَسْأَلُ حَمِیمٌ حَمِیماً (10)
و هیچ دوست صمیمى از دوست صمیمى [ حال ] نپرسد ،
﴿المعارج، 10﴾
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
﴿نوح، 0﴾
إِنَّا أَرْسَلْنَا نُوحاً إِلَى قَوْمِهِ أَنْ أَنْذِرْ قَوْمَکَ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ (1)
ما نوح را به سوى قومش فرستادیم که : « قومت را ، پیش از آنکه عذابى دردناک به آنان رسد ، هشدار ده . »
﴿نوح، 1﴾
قَالَ یَا قَوْمِ إِنِّی لَکُمْ نَذِیرٌ مُبِینٌ (2)
[ نوح ] گفت : « اى قوم من ، من شما را هشداردهندهاى آشکارم ،
﴿نوح، 2﴾
أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اتَّقُوهُ وَ أَطِیعُونِ (3)
که خدا را بپرستید و از او پروا دارید و مرا فرمان برید .
﴿نوح، 3﴾
یَغْفِرْ لَکُمْ مِنْ ذُنُوبِکُمْ وَ یُؤَخِّرْکُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى إِنَّ أَجَلَ اللَّهِ إِذَا جَاءَ لاَ یُؤَخَّرُ لَوْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (4)
[ تا ] برخى از گناهانتان را بر شما ببخشاید و [ اجل ] شما را تا وقتى معیّن به تأخیر اندازد . اگر بدانید ، چون وقت مقرّر خدا برسد ، تأخیر بر نخواهد داشت . »
﴿نوح، 4﴾
قَالَ رَبِّ إِنِّی دَعَوْتُ قَوْمِی لَیْلاً وَ نَهَاراً (5)
[ نوح ] گفت : « پروردگارا ، من قوم خود را شب و روز دعوت کردم ،
﴿نوح، 5﴾
فَلَمْ یَزِدْهُمْ دُعَائِی إِلاَّ فِرَاراً (6)
و دعوت من جز بر گریزشان نیفزود .
﴿نوح، 6﴾
وَ إِنِّی کُلَّمَا دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلُوا أَصَابِعَهُمْ فِی آذَانِهِمْ وَ اسْتَغْشَوْا ثِیَابَهُمْ وَ أَصَرُّوا وَ اسْتَکْبَرُوا اسْتِکْبَاراً (7)
و من هر بار که آنان را دعوت کردم تا ایشان را بیامرزى ، انگشتانشان را در گوشهایشان کردند و رداى خویشتن بر سر کشیدند و اصرار ورزیدند و هر چه بیشتر بر کبر خود افزودند .
﴿نوح، 7﴾
ثُمَّ إِنِّی دَعَوْتُهُمْ جِهَاراً (8)
سپس من آشکارا آنان را دعوت کردم .
﴿نوح، 8﴾
ثُمَّ إِنِّی أَعْلَنْتُ لَهُمْ وَ أَسْرَرْتُ لَهُمْ إِسْرَاراً (9)
باز من به آنان اعلام نمودم و در خلوت [ و ] پوشیده نیز به ایشان گفتم .
﴿نوح، 9﴾
فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کَانَ غَفَّاراً (10)
و گفتم : از پروردگارتان آمرزش بخواهید که او همواره آمرزنده است .
﴿نوح، 10﴾
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
﴿الجن، 0﴾
قُلْ أُوحِیَ إِلَیَّ أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِنَ الْجِنِّ فَقَالُوا إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآناً عَجَباً (1)
بگو : « به من وحى شده است که تنى چند از جنّیان گوش فرا داشتند و گفتند : راستى ما قرآنى شگفتآور شنیدیم .
﴿الجن، 1﴾
یَهْدِی إِلَى الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ وَ لَنْ نُشْرِکَ بِرَبِّنَا أَحَداً (2)
[ که ] به راه راست هدایت مىکند . پس به آن ایمان آوردیم و هرگز کسى را شریک پروردگارمان قرار نخواهیم داد .
﴿الجن، 2﴾
وَ أَنَّهُ تَعَالَى جَدُّ رَبِّنَا مَا اتَّخَذَ صَاحِبَةً وَ لاَ وَلَداً (3)
و اینکه او ، پروردگار والاى ما ، همسر و فرزندى اختیار نکرده است .
﴿الجن، 3﴾
وَ أَنَّهُ کَانَ یَقُولُ سَفِیهُنَا عَلَى اللَّهِ شَطَطاً (4)
و [ شگفت ] آنکه کمخِرَد ما ، در باره خدا سخنانى یاوه مىسراید .
﴿الجن، 4﴾
وَ أَنَّا ظَنَنَّا أَنْ لَنْ تَقُولَ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلَى اللَّهِ کَذِباً (5)
و ما پنداشته بودیم که انس و جنّ هرگز به خدا دروغ نمىبندند .
﴿الجن، 5﴾
وَ أَنَّهُ کَانَ رِجَالٌ مِنَ الْإِنْسِ یَعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِنَ الْجِنِّ فَزَادُوهُمْ رَهَقاً (6)
و مردانى از آدمیان به مردانى از جنّ پناه مىبردند و بر سرکشى آنها مىافزودند .
﴿الجن، 6﴾
وَ أَنَّهُمْ ظَنُّوا کَمَا ظَنَنْتُمْ أَنْ لَنْ یَبْعَثَ اللَّهُ أَحَداً (7)
و آنها [ نیز ] آن گونه که [ شما ] پنداشتهاید ، گمان بردند که خدا هرگز کسى را زنده نخواهد گردانید .
﴿الجن، 7﴾
وَ أَنَّا لَمَسْنَا السَّمَاءَ فَوَجَدْنَاهَا مُلِئَتْ حَرَساً شَدِیداً وَ شُهُباً (8)
و ما بر آسمان دست یافتیم و آن را پر از نگهبانان توانا و تیرهاى شهاب یافتیم .
﴿الجن، 8﴾
وَ أَنَّا کُنَّا نَقْعُدُ مِنْهَا مَقَاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَنْ یَسْتَمِعِ الْآنَ یَجِدْ لَهُ شِهَاباً رَصَداً (9)
و در [ آسمان ] براى شنیدن ، به کمین مىنشستیم ، [ امّا ] اکنون هر که بخواهد به گوش باشد ، تیر شهابى در کمین خود مىیابد .
﴿الجن، 9﴾
وَ أَنَّا لاَ نَدْرِی أَ شَرٌّ أُرِیدَ بِمَنْ فِی الْأَرْضِ أَمْ أَرَادَ بِهِمْ رَبُّهُمْ رَشَداً (10)
و ما [ درست ] نمىدانیم که آیا براى کسانى که در زمینند بدى خواسته شده یا پروردگارشان بر ایشان هدایت خواسته است ؟
﴿الجن، 10﴾
وَ أَنَّا مِنَّا الصَّالِحُونَ وَ مِنَّا دُونَ ذٰلِکَ کُنَّا طَرَائِقَ قِدَداً (11)
و از میان ما برخى درستکارند و برخى غیر آن ، و ما فرقههایى گوناگونیم .
﴿الجن، 11﴾
وَ أَنَّا ظَنَنَّا أَنْ لَنْ نُعْجِزَ اللَّهَ فِی الْأَرْضِ وَ لَنْ نُعْجِزَهُ هَرَباً (12)
و ما مىدانیم که هرگز نمىتوانیم در زمین خداى را به ستوه آوریم ، و هرگز او را با گریز [ خود ] درمانده نتوانیم کرد
﴿الجن، 12﴾
وَ أَنَّا لَمَّا سَمِعْنَا الْهُدَى آمَنَّا بِهِ فَمَنْ یُؤْمِنْ بِرَبِّهِ فَلاَ یَخَافُ بَخْساً وَ لاَ رَهَقاً (13)
و ما چون هدایت را شنیدیم بدان گرویدیم ; پس کسى که به پروردگار خود ایمان آورَد ، از کمى [ پاداش ] و سختى بیم ندارد .
﴿الجن، 13﴾
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
﴿المزمل، 0﴾
یَا أَیُّهَا الْمُزَّمِّلُ (1)
اى جامه به خویشتن فروپیچیده ،
﴿المزمل، 1﴾
قُمِ اللَّیْلَ إِلاَّ قَلِیلاً (2)
به پا خیز شب را مگر اندکى ،
﴿المزمل، 2﴾
نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِیلاً (3)
نیمى از شب یا اندکى از آن را بکاه ،
﴿المزمل، 3﴾
أَوْ زِدْ عَلَیْهِ وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلاً (4)
یا بر آن [ نصف ] بیفزاى و قرآن را شمرده شمرده بخوان .
﴿المزمل، 4﴾
إِنَّا سَنُلْقِی عَلَیْکَ قَوْلاً ثَقِیلاً (5)
در حقیقت ما به زودى بر تو گفتارى گرانبار القا مىکنیم .
﴿المزمل، 5﴾
إِنَّ نَاشِئَةَ اللَّیْلِ هِیَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قِیلاً (6)
قطعاً برخاستن شب ، رنجش بیشتر و گفتار [ در آن هنگام ] راستینتر است .
﴿المزمل، 6﴾
إِنَّ لَکَ فِی النَّهَارِ سَبْحاً طَوِیلاً (7)
[ و ] تو را ، در روز ، آمد و شدى دراز است .
﴿المزمل، 7﴾
وَ اذْکُرِ اسْمَ رَبِّکَ وَ تَبَتَّلْ إِلَیْهِ تَبْتِیلاً (8)
و نام پروردگار خود را یاد کن و تنها به او بپرداز .
﴿المزمل، 8﴾
رَبُّ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ لاَ إِلٰهَ إِلاَّ هُوَ فَاتَّخِذْهُ وَکِیلاً (9)
[ اوست ] پروردگار خاور و باختر ، خدایى جز او نیست ، پس او را کارساز خویش اختیار کن .
﴿المزمل، 9﴾
وَ اصْبِرْ عَلَى مَا یَقُولُونَ وَ اهْجُرْهُمْ هَجْراً جَمِیلاً (10)
و بر آنچه مىگویند شکیبا باش و از آنان با دورى گزیدنى خوش فاصله بگیر .
﴿المزمل، 10﴾
وَ ذَرْنِی وَ الْمُکَذِّبِینَ أُولِی النَّعْمَةِ وَ مَهِّلْهُمْ قَلِیلاً (11)
و مرا با تکذیبکنندگانِ توانگر واگذار و اندکى مهلتشان ده .
﴿المزمل، 11﴾
إِنَّ لَدَیْنَا أَنْکَالاً وَ جَحِیماً (12)
در حقیقت پیش ما زنجیرها و دوزخ ،
﴿المزمل، 12﴾
وَ طَعَاماً ذَا غُصَّةٍ وَ عَذَاباً أَلِیماً (13)
و غذایى گلوگیر و عذابى پردرد است .
﴿المزمل، 13﴾
یَوْمَ تَرْجُفُ الْأَرْضُ وَ الْجِبَالُ وَ کَانَتِ الْجِبَالُ کَثِیباً مَهِیلاً (14)
روزى که زمین و کوهها به لرزه درآیند و کوهها به سان ریگ روان گردند .
﴿المزمل، 14﴾
إِنَّا أَرْسَلْنَا إِلَیْکُمْ رَسُولاً شَاهِداً عَلَیْکُمْ کَمَا أَرْسَلْنَا إِلَى فِرْعَوْنَ رَسُولاً (15)
بىگمان ، ما به سوى شما فرستادهاى که گواه بر شماست روانه کردیم ، همان گونه که فرستادهاى به سوى فرعون فرستادیم .
﴿المزمل، 15﴾
فَعَصَى فِرْعَوْنُ الرَّسُولَ فَأَخَذْنَاهُ أَخْذاً وَبِیلاً (16)
[ ولى ] فرعون به آن فرستاده عصیان ورزید ، پس ما او را به سختى فرو گرفتیم .
﴿المزمل، 16﴾
فَکَیْفَ تَتَّقُونَ إِنْ کَفَرْتُمْ یَوْماً یَجْعَلُ الْوِلْدَانَ شِیباً (17)
پس اگر کفر بورزید ، چگونه از روزى که کودکان را پیر مىگرداند ، پرهیز توانید کرد ؟
﴿المزمل، 17﴾
السَّمَاءُ مُنْفَطِرٌ بِهِ کَانَ وَعْدُهُ مَفْعُولاً (18)
آسمان از [ بیم ] آن [ روز ] در هم شکافد ; وعده او انجام یافتنى است .
﴿المزمل، 18﴾
إِنَّ هٰذِهِ تَذْکِرَةٌ فَمَنْ شَاءَ اتَّخَذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِیلاً (19)
قطعاً این [ آیات ] اندرزى است ، تا هر که بخواهد به سوى پروردگار خود راهى در پیش گیرد .
﴿المزمل، 19﴾
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
﴿المدثر، 0﴾
یَا أَیُّهَا الْمُدَّثِّرُ (1)
اى کشیده رداىِ شب بر سر ،
﴿المدثر، 1﴾
قُمْ فَأَنْذِرْ (2)
برخیز و بترسان .
﴿المدثر، 2﴾
وَ رَبَّکَ فَکَبِّرْ (3)
و پروردگار خود را بزرگ دار .
﴿المدثر، 3﴾
وَ ثِیَابَکَ فَطَهِّرْ (4)
و لباس خویشتن را پاک کن .
﴿المدثر، 4﴾
وَ الرُّجْزَ فَاهْجُرْ (5)
و از پلیدى دور شو .
﴿المدثر، 5﴾
وَ لاَ تَمْنُنْ تَسْتَکْثِرُ (6)
و منّت مگذار و فزونى مَطَلب .
﴿المدثر، 6﴾
وَ لِرَبِّکَ فَاصْبِرْ (7)
و براى پروردگارت شکیبایى کن .
﴿المدثر، 7﴾
فَإِذَا نُقِرَ فِی النَّاقُورِ (8)
پس چون در صور دمیده شود ،
﴿المدثر، 8﴾
فَذٰلِکَ یَوْمَئِذٍ یَوْمٌ عَسِیرٌ (9)
آن روز [ چه ] روز ناگوارى است !
﴿المدثر، 9﴾
عَلَى الْکَافِرِینَ غَیْرُ یَسِیرٍ (10)
بر کافران آسان نیست .
﴿المدثر، 10﴾
ذَرْنِی وَ مَنْ خَلَقْتُ وَحِیداً (11)
مرا با آنکه [ او را ] تنها آفریدم واگذار .
﴿المدثر، 11﴾
وَ جَعَلْتُ لَهُ مَالاً مَمْدُوداً (12)
و دارایى بسیار به او بخشیدم ،
﴿المدثر، 12﴾
وَ بَنِینَ شُهُوداً (13)
و پسرانى آماده [ به خدمت ، دادم ] ،
﴿المدثر، 13﴾
وَ مَهَّدْتُ لَهُ تَمْهِیداً (14)
و برایش [ عیش خوش ] آماده کردم .
﴿المدثر، 14﴾
ثُمَّ یَطْمَعُ أَنْ أَزِیدَ (15)
باز [ هم ] طمع دارد که بیفزایم .
﴿المدثر، 15﴾
کَلاَّ إِنَّهُ کَانَ لِآیَاتِنَا عَنِیداً (16)
ولى نه ، زیرا او دشمنِ آیات ما بود .
﴿المدثر، 16﴾
سَأُرْهِقُهُ صَعُوداً (17)
به زودى او را به بالا رفتن از گردنه [ عذاب ] وادار مىکنم .
﴿المدثر، 17﴾
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
﴿القیامة، 0﴾
لاَ أُقْسِمُ بِیَوْمِ الْقِیَامَةِ (1)
نه ! سوگند به روز رستاخیز ،
﴿القیامة، 1﴾
وَ لاَ أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ (2)
و [ باز ] نه ! سوگند به و جدان سرزنشگر !
﴿القیامة، 2﴾
أَ یَحْسَبُ الْإِنْسَانُ أَلَّنْ نَجْمَعَ عِظَامَهُ (3)
آیا انسان مىپندارد که هرگز ریزه استخوانهایش را گرد نخواهیم آورد ؟ !
﴿القیامة، 3﴾
بَلَى قَادِرِینَ عَلَى أَنْ نُسَوِّیَ بَنَانَهُ (4)
آرى [ بلکه ] تواناییم که [ خطوط ] سر انگشتانش را [ یکا یک ] درست [ و بازسازى ] کنیم .
﴿القیامة، 4﴾
بَلْ یُرِیدُ الْإِنْسَانُ لِیَفْجُرَ أَمَامَهُ (5)
ولى نه ، انسان مىخواهد که در پیشگاه او فسادکارى کند .
﴿القیامة، 5﴾
یَسْأَلُ أَیَّانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ (6)
مىپرسد : « روز رستاخیز چه وقت است ؟ »
﴿القیامة، 6﴾
فَإِذَا بَرِقَ الْبَصَرُ (7)
پس آن گاه که دیده خیره گردد ،
﴿القیامة، 7﴾
وَ خَسَفَ الْقَمَرُ (8)
و ماه در خسوف افتد ،
﴿القیامة، 8﴾
وَ جُمِعَ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ (9)
و آفتاب و ماه به هم گرد آیند ،
﴿القیامة، 9﴾
یَقُولُ الْإِنْسَانُ یَوْمَئِذٍ أَیْنَ الْمَفَرُّ (10)
آن روز انسان مىگوید : « [ راه ] گریز کجاست ؟ »
﴿القیامة، 10﴾
کَلاَّ لاَ وَزَرَ (11)
حاشا ؟ پناهگاهى نیست !
﴿القیامة، 11﴾
إِلَى رَبِّکَ یَوْمَئِذٍ الْمُسْتَقَرُّ (12)
آن روز ، قرارگاه [ نهایى ] به سوى پروردگار توست !
﴿القیامة، 12﴾
یُنَبَّأُ الْإِنْسَانُ یَوْمَئِذٍ بِمَا قَدَّمَ وَ أَخَّرَ (13)
آن روز است که انسان را از آنچه از دیرباز یا پس از آن انجام داده آگاهى دهند .
﴿القیامة، 13﴾
بَلِ الْإِنْسَانُ عَلَى نَفْسِهِ بَصِیرَةٌ (14)
بلکه انسان خود بر نفس خویشتن بیناست ،
﴿القیامة، 14﴾
وَ لَوْ أَلْقَى مَعَاذِیرَهُ (15)
هر چند دست به عذرتراشى زند .
﴿القیامة، 15﴾
لاَ تُحَرِّکْ بِهِ لِسَانَکَ لِتَعْجَلَ بِهِ (16)
زبانت را [ در هنگام وحى ] زود بحرکت درنیاور تا در خواندن [ قرآن ] شتابزدگى بخرج دهى .
﴿القیامة، 16﴾
إِنَّ عَلَیْنَا جَمْعَهُ وَ قُرْآنَهُ (17)
در حقیقت گردآوردن و خواندن آن بر [ عهده ] ماست .
﴿القیامة، 17﴾
فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ (18)
پس چون آن را برخواندیم [ همانگونه ] خواندن آن را دنبال کن .
﴿القیامة، 18﴾
ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنَا بَیَانَهُ (19)
سپس توضیح آن [ نیز ] بر عهده ماست !
﴿القیامة، 19﴾
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
﴿الإنسان، 0﴾
هَلْ أَتَى عَلَى الْإِنْسَانِ حِینٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ یَکُنْ شَیْئاً مَذْکُوراً (1)
آیا انسان را آن هنگام از روزگار [ به یاد ] آید که چیزى درخورِ یادکرد نبود ؟
﴿الإنسان، 1﴾
إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَبْتَلِیهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِیعاً بَصِیراً (2)
ما انسان را از نطفهاى اندر آمیخته آفریدیم تا او را بیازماییم و وى را شنوا و بینا گردانیدیم .
﴿الإنسان، 2﴾
إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِراً وَ إِمَّا کَفُوراً (3)
ما راه را بدو نمودیم ; یا سپاسگزار خواهد بود و یا ناسپاسگزار .
﴿الإنسان، 3﴾
إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلْکَافِرِینَ سَلاَسِلَ وَ أَغْلاَلاً وَ سَعِیراً (4)
ما براى کافران زنجیرها و غلّها و آتشى فروزان آماده کردهایم .
﴿الإنسان، 4﴾
إِنَّ الْأَبْرَارَ یَشْرَبُونَ مِنْ کَأْسٍ کَانَ مِزَاجُهَا کَافُوراً (5)
همانا نیکان از جامى نوشند که آمیزهاى از کافور دارد ،
﴿الإنسان، 5﴾
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
﴿المرسلات، 0﴾
وَ الْمُرْسَلاَتِ عُرْفاً (1)
سوگند به فرستادگانِ پى در پى ،
﴿المرسلات، 1﴾
فَالْعَاصِفَاتِ عَصْفاً (2)
که سخت توفندهاند .
﴿المرسلات، 2﴾
وَ النَّاشِرَاتِ نَشْراً (3)
و سوگند به افشانندگانِ افشانگر ،
﴿المرسلات، 3﴾
فَالْفَارِقَاتِ فَرْقاً (4)
که [ میان حق و باطل ] جُداگرند ،
﴿المرسلات، 4﴾
فَالْمُلْقِیَاتِ ذِکْراً (5)
و القاکننده وحىاند .
﴿المرسلات، 5﴾
عُذْراً أَوْ نُذْراً (6)
خواه عذرى باشد یا هشدارى .
﴿المرسلات، 6﴾
إِنَّمَا تُوعَدُونَ لَوَاقِعٌ (7)
که آنچه وعده یافتهاید قطعاً رخ خواهد داد .
﴿المرسلات، 7﴾
فَإِذَا النُّجُومُ طُمِسَتْ (8)
پس وقتى که ستارگان محو شوند ،
﴿المرسلات، 8﴾
وَ إِذَا السَّمَاءُ فُرِجَتْ (9)
و آن گاه که آسمان بشکافد ،
﴿المرسلات، 9﴾
وَ إِذَا الْجِبَالُ نُسِفَتْ (10)
و آن گاه که کوهها از جا کَنده شوند ،
﴿المرسلات، 10﴾
وَ إِذَا الرُّسُلُ أُقِّتَتْ (11)
و آن گاه که پیمبران به میقات آیند ،
﴿المرسلات، 11﴾
لِأَیِّ یَوْمٍ أُجِّلَتْ (12)
براى چه روزى تعیین وقت شده است ؟
﴿المرسلات، 12﴾
لِیَوْمِ الْفَصْلِ (13)
براى روز داورى .
﴿المرسلات، 13﴾
وَ مَا أَدْرَاکَ مَا یَوْمُ الْفَصْلِ (14)
و تو چه دانى که روز داورى چیست ؟
﴿المرسلات، 14﴾
وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ (15)
آن روز واى بر تکذیبکنندگان !
﴿المرسلات، 15﴾
أَ لَمْ نُهْلِکِ الْأَوَّلِینَ (16)
مگر پیشینیان را هلاک نکردیم ؟
﴿المرسلات، 16﴾
ثُمَّ نُتْبِعُهُمُ الْآخِرِینَ (17)
سپس از پىِ آنان پسینیان را مىبریم .
﴿المرسلات، 17﴾
کَذٰلِکَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمِینَ (18)
با مجرمان چنین مىکنیم .
﴿المرسلات، 18﴾
وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ (19)
آن روز واى بر تکذیبکنندگان .
﴿المرسلات، 19﴾
ش
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
﴿النبإ، 0﴾
عَمَّ یَتَسَاءَلُونَ (1)
درباره چه چیز از یکدیگر مىپرسند ؟
﴿النبإ، 1﴾
عَنِ النَّبَإِ الْعَظِیمِ (2)
از آن خبر بزرگ ،
﴿النبإ، 2﴾
الَّذِی هُمْ فِیهِ مُخْتَلِفُونَ (3)
که درباره آن با هم اختلاف دارند .
﴿النبإ، 3﴾
کَلاَّ سَیَعْلَمُونَ (4)
نه چنان است ، به زودى خواهند دانست .
﴿النبإ، 4﴾
ثُمَّ کَلاَّ سَیَعْلَمُونَ (5)
باز هم نه چنان است ، بزودى خواهند دانست .
﴿النبإ، 5﴾
أَ لَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهَاداً (6)
آیا زمین را گهوارهاى نگردانیدیم ؟
﴿النبإ، 6﴾
وَ الْجِبَالَ أَوْتَاداً (7)
و کوهها را [ چون ] میخهایى [ نگذاشتیم ] ؟
﴿النبإ، 7﴾
وَ خَلَقْنَاکُمْ أَزْوَاجاً (8)
و شما را جفت آفریدیم .
﴿النبإ، 8﴾
وَ جَعَلْنَا نَوْمَکُمْ سُبَاتاً (9)
و خواب شما را [ مایه ] آسایش گردانیدیم .
﴿النبإ، 9﴾
وَ جَعَلْنَا اللَّیْلَ لِبَاساً (10)
و شب را [ براى شما ] پوششى قرار دادیم .
﴿النبإ، 10﴾
وَ جَعَلْنَا النَّهَارَ مَعَاشاً (11)
و روز را [ براى ] معاش [ شما ] نهادیم .
﴿النبإ، 11﴾
وَ بَنَیْنَا فَوْقَکُمْ سَبْعاً شِدَاداً (12)
و بر فرازِ شما هفت [ آسمان ] استوار بنا کردیم .
﴿النبإ، 12﴾
وَ جَعَلْنَا سِرَاجاً وَهَّاجاً (13)
و چراغى فروزان گذاردیم .
﴿النبإ، 13﴾
وَ أَنْزَلْنَا مِنَ الْمُعْصِرَاتِ مَاءً ثَجَّاجاً (14)
و از ابرهاى متراکم ، آبى ریزان فرود آوردیم ،
﴿النبإ، 14﴾
لِنُخْرِجَ بِهِ حَبّاً وَ نَبَاتاً (15)
تا بدان دانه و گیاه برویانیم ،
﴿النبإ، 15﴾
وَ جَنَّاتٍ أَلْفَافاً (16)
و باغهاى درهمپیچیده و انبوه .
﴿النبإ، 16﴾
إِنَّ یَوْمَ الْفَصْلِ کَانَ مِیقَاتاً (17)
قطعاً وعدگاه [ ما با شما ] روز داورى است :
﴿النبإ، 17﴾
یَوْمَ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْوَاجاً (18)
روزى که در « صور » دمیده شود ، و گروه گروه بیایید ;
﴿النبإ، 18﴾
وَ فُتِحَتِ السَّمَاءُ فَکَانَتْ أَبْوَاباً (19)
و آسمان ، گشوده و درهایى [ پدید ] شود ;
﴿النبإ، 19﴾
وَ سُیِّرَتِ الْجِبَالُ فَکَانَتْ سَرَاباً (20)
و کوهها را روان کنند ، و [ چون ] سرابى گردند .
﴿النبإ، 20﴾
إِنَّ جَهَنَّمَ کَانَتْ مِرْصَاداً (21)
[ آرى ، ] جهنّم [ از دیرباز ] کمینگاهى بوده ،
﴿النبإ، 21﴾
لِلطَّاغِینَ مَآباً (22)
[ که ] براى سرکشان ، بازگشتگاهى است .
﴿النبإ، 22﴾
لاَبِثِینَ فِیهَا أَحْقَاباً (23)
روزگارى دراز در آن درنگ کنند .
﴿النبإ، 23﴾
لاَ یَذُوقُونَ فِیهَا بَرْداً وَ لاَ شَرَاباً (24)
در آنجا نه خنکى چشند و نه شربتى ،
﴿النبإ، 24﴾
إِلاَّ حَمِیماً وَ غَسَّاقاً (25)
جز آب جوشان و چرکابهاى .
﴿النبإ، 25﴾
جَزَاءً وِفَاقاً (26)
کیفرى مناسب [ با جُرم آنها ] .
﴿النبإ، 26﴾
إِنَّهُمْ کَانُوا لاَ یَرْجُونَ حِسَاباً (27)
آنان بودند که به [ روز ] حساب امید نداشتند ;
﴿النبإ، 27﴾
وَ کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا کِذَّاباً (28)
و آیات ما را سخت تکذیب مىکردند .
﴿النبإ، 28﴾
وَ کُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْنَاهُ کِتَاباً (29)
و حال آنکه هر چیزى را برشمرده [ به صورت ] کتابى در آوردهایم .
﴿النبإ، 29﴾
فَذُوقُوا فَلَنْ نَزِیدَکُمْ إِلاَّ عَذَاباً (30)
پس بچشید که جز عذاب ، هرگز [ چیزى ] بر شما نمىافزاییم .
﴿النبإ، 30﴾
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
﴿النازعات، 0﴾
وَ النَّازِعَاتِ غَرْقاً (1)
سوگند به فرشتگانى که [ از کافران ] به سختى جان ستانند ،
﴿النازعات، 1﴾
وَ النَّاشِطَاتِ نَشْطاً (2)
و به فرشتگانى که جان [ مؤمنان ] را به آرامى گیرند ،
﴿النازعات، 2﴾
وَ السَّابِحَاتِ سَبْحاً (3)
و به فرشتگانى که [ در دریاى بىمانند ] شناکنان شناورند ،
﴿النازعات، 3﴾
فَالسَّابِقَاتِ سَبْقاً (4)
پس در پیشى گرفتن [ در فرمان خدا ] سبقتگیرندهاند ،
﴿النازعات، 4﴾
فَالْمُدَبِّرَاتِ أَمْراً (5)
و کار [ بندگان ] را تدبیر مىکنند .
﴿النازعات، 5﴾
یَوْمَ تَرْجُفُ الرَّاجِفَةُ (6)
آن روز که لرزنده بلرزد ،
﴿النازعات، 6﴾
تَتْبَعُهَا الرَّادِفَةُ (7)
و از پى آن لرزهاى [ دگر ] افتد ،
﴿النازعات، 7﴾
قُلُوبٌ یَوْمَئِذٍ وَاجِفَةٌ (8)
در آن روز ، دلهایى سخت هراسانند .
﴿النازعات، 8﴾
أَبْصَارُهَا خَاشِعَةٌ (9)
دیدگان آنها فروافتاده .
﴿النازعات، 9﴾
یَقُولُونَ أَ إِنَّا لَمَرْدُودُونَ فِی الْحَافِرَةِ (10)
گویند : « آیا [ باز ] ما به [ مغاک ] زمین برمىگردیم ؟
﴿النازعات، 10﴾
أَ إِذَا کُنَّا عِظَاماً نَخِرَةً (11)
آیا وقتى ما استخوانریزههاى پوسیده شدیم [ زندگى را از سر مىگیریم ] ؟ »
﴿النازعات، 11﴾
قَالُوا تِلْکَ إِذاً کَرَّةٌ خَاسِرَةٌ (12)
[ و با خود ] گویند : « در این صورت ، این برگشتى زیانآور است . »
﴿النازعات، 12﴾
فَإِنَّمَا هِیَ زَجْرَةٌ وَاحِدَةٌ (13)
و [ لى ] در حقیقت ، آن [ بازگشت ، بسته به ] یک فریاد است [ و بس ] .
﴿النازعات، 13﴾
فَإِذَا هُمْ بِالسَّاهِرَةِ (14)
و بناگاه آنان در زمینِ هموار خواهند بود .
﴿النازعات، 14﴾
هَلْ أَتَاکَ حَدِیثُ مُوسَى (15)
آیا سرگذشت موسى بر تو آمد ؟
﴿النازعات، 15﴾
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
﴿عبس، 0﴾
عَبَسَ وَ تَوَلَّى (1)
چهره درهم کشید و روى گردانید ،
﴿عبس، 1﴾
أَنْ جَاءَهُ الْأَعْمَى (2)
که آن مرد نابینا پیش او آمد ;
﴿عبس، 2﴾
وَ مَا یُدْرِیکَ لَعَلَّهُ یَزَّکَّى (3)
و تو چه دانى ، شاید او به پاکى گراید ،
﴿عبس، 3﴾
أَوْ یَذَّکَّرُ فَتَنْفَعَهُ الذِّکْرَى (4)
یا پند پذیرد و اندرز سودش دهد .
﴿عبس، 4﴾
أَمَّا مَنِ اسْتَغْنَى (5)
امّا آن کس که خود را بىنیاز مىپندارد ،
﴿عبس، 5﴾
فَأَنْتَ لَهُ تَصَدَّى (6)
تو بدو مىپردازى ;
﴿عبس، 6﴾
وَ مَا عَلَیْکَ أَلاَّ یَزَّکَّى (7)
با آنکه اگر پاک نگردد ، بر تو [ مسئولیّتى ] نیست .
﴿عبس، 7﴾
وَ أَمَّا مَنْ جَاءَکَ یَسْعَى (8)
و امّا آن کس که شتابان پیش تو آمد ،
﴿عبس، 8﴾
وَ هُوَ یَخْشَى (9)
در حالى که [ از خدا ] مىترسید ،
﴿عبس، 9﴾
فَأَنْتَ عَنْهُ تَلَهَّى (10)
تو از او به دیگران مىپردازى .
﴿عبس، 10﴾
کَلاَّ إِنَّهَا تَذْکِرَةٌ (11)
زنهار [ چنین مکن ] این [ آیات ] پندى است .
﴿عبس، 11﴾
فَمَنْ شَاءَ ذَکَرَهُ (12)
تا هر که خواهد ، از آن پند گیرد .
﴿عبس، 12﴾
فِی صُحُفٍ مُکَرَّمَةٍ (13)
در صحیفههایى ارجمند ،
﴿عبس، 13﴾
مَرْفُوعَةٍ مُطَهَّرَةٍ (14)
والا و پاکشده ،
﴿عبس، 14﴾
بِأَیْدِی سَفَرَةٍ (15)
به دست فرشتگانى ،
﴿عبس، 15﴾
کِرَامٍ بَرَرَةٍ (16)
ارجمند و نیکوکار .
﴿عبس، 16﴾
قُتِلَ الْإِنْسَانُ مَا أَکْفَرَهُ (17)
کشته باد انسان ، چه ناسپاس است !
﴿عبس، 17﴾
مِنْ أَیِّ شَیْءٍ خَلَقَهُ (18)
او را از چه چیز آفریده است ؟
﴿عبس، 18﴾
مِنْ نُطْفَةٍ خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ (19)
از نطفهاى خلقش کرد و اندازه مقرّرش بخشید .
﴿عبس، 19﴾
ثُمَّ السَّبِیلَ یَسَّرَهُ (20)
سپس راه را بر او آسان گردانید .
﴿عبس، 20﴾
ثُمَّ أَمَاتَهُ فَأَقْبَرَهُ (21)
آن گاه به مرگش رسانید و در قبرش نهاد .
﴿عبس، 21﴾
ثُمَّ إِذَا شَاءَ أَنْشَرَهُ (22)
سپس چون بخواهد او را برانگیزد .
﴿عبس، 22﴾
کَلاَّ لَمَّا یَقْضِ مَا أَمَرَهُ (23)
ولى نه ! هنوز آنچه را به او دستور داده ، به جاى نیاورده است .
﴿عبس، 23﴾
فَلْیَنْظُرِ الْإِنْسَانُ إِلَى طَعَامِهِ (24)
پس انسان باید به خوراک خود بنگرد ،
﴿عبس، 24﴾
أَنَّا صَبَبْنَا الْمَاءَ صَبّاً (25)
که ما آب را به صورت بارشى فرو ریختیم ;
﴿عبس، 25﴾
ثُمَّ شَقَقْنَا الْأَرْضَ شَقّاً (26)
آن گاه زمین را با شکافتنى [ لازم ] شکافتیم ;
﴿عبس، 26﴾
فَأَنْبَتْنَا فِیهَا حَبّاً (27)
پس در آن ، دانه رویانیدیم .
﴿عبس، 27﴾
وَ عِنَباً وَ قَضْباً (28)
و انگور و سبزى ،
﴿عبس، 28﴾
وَ زَیْتُوناً وَ نَخْلاً (29)
و زیتون و درخت خرما ،
﴿عبس، 29﴾
وَ حَدَائِقَ غُلْباً (30)
و باغهاى انبوه ،
﴿عبس، 30﴾
وَ فَاکِهَةً وَ أَبّاً (31)
و میوه و چراگاه ،
﴿عبس، 31﴾
مَتَاعاً لَکُمْ وَ لِأَنْعَامِکُمْ (32)
[ تا وسیله ] استفاده شما و دامهایتان باشد .
﴿عبس، 32﴾
فَإِذَا جَاءَتِ الصَّاخَّةُ (33)
پس چون فریاد گوشخراش دررسد ;
﴿عبس، 33﴾
یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِیهِ (34)
روزى که آدمى از برادرش ،
﴿عبس، 34﴾
وَ أُمِّهِ وَ أَبِیهِ (35)
و از مادرش و پدرش .
﴿عبس، 35﴾
وَ صَاحِبَتِهِ وَ بَنِیهِ (36)
و از همسرش و پسرانش مىگریزد ،
﴿عبس، 36﴾
لِکُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ یَوْمَئِذٍ شَأْنٌ یُغْنِیهِ (37)
در آن روز ، هر کسى از آنان را کارى است که او را به خود مشغول مىدارد .
﴿عبس، 37﴾
وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ (38)
در آن روز ، چهرههایى درخشانند ،
﴿عبس، 38﴾
ضَاحِکَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ (39)
خندان [ و ] شادانند .
﴿عبس، 39﴾
وَ وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ عَلَیْهَا غَبَرَةٌ (40)
و در آن روز ، چهرههایى است که بر آنها غبار نشسته ،
﴿عبس، 40﴾
تَرْهَقُهَا قَتَرَةٌ (41)
[ و ] آنها را تاریکى پوشانده است ;
﴿عبس، 41﴾
أُولٰئِکَ هُمُ الْکَفَرَةُ الْفَجَرَةُ (42)
آنان همان کافران بدکارند .
﴿عبس، 42﴾
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
﴿التکویر، 0﴾
إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ (1)
آن گاه که خورشید به هم درپیچد ،
﴿التکویر، 1﴾
وَ إِذَا النُّجُومُ انْکَدَرَتْ (2)
و آن گه که ستارگان همى تیره شوند ،
﴿التکویر، 2﴾
وَ إِذَا الْجِبَالُ سُیِّرَتْ (3)
و آن گاه که کوهها به رفتار آیند .
﴿التکویر، 3﴾
وَ إِذَا الْعِشَارُ عُطِّلَتْ (4)
وقتى شتران ماده وانهاده شوند ،
﴿التکویر، 4﴾
وَ إِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ (5)
و آن گه که وحوش را همى گرد آرند ،
﴿التکویر، 5﴾
وَ إِذَا الْبِحَارُ سُجِّرَتْ (6)
دریاها آن گه که جوشان گردند ،
﴿التکویر، 6﴾
وَ إِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَتْ (7)
و آن گاه که جانها به هم درپیوندند ،
﴿التکویر، 7﴾
وَ إِذَا الْمَوْءُودَةُ سُئِلَتْ (8)
پرسند چو زان دخترک زنده بهگور :
﴿التکویر، 8﴾
بِأَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ (9)
به کدامین گناه کشته شده است ؟
﴿التکویر، 9﴾
وَ إِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ (10)
و آن گاه که نامهها ز هم بگشایند ،
﴿التکویر، 10﴾
وَ إِذَا السَّمَاءُ کُشِطَتْ (11)
و آن گاه که آسمان زجا کنده شود ،
﴿التکویر، 11﴾
وَ إِذَا الْجَحِیمُ سُعِّرَتْ (12)
و آن گه که جحیم را برافروزانند ،
﴿التکویر، 12﴾
وَ إِذَا الْجَنَّةُ أُزْلِفَتْ (13)
و آن گه که بهشت را فرا پیش آرند ،
﴿التکویر، 13﴾
عَلِمَتْ نَفْسٌ مَا أَحْضَرَتْ (14)
هر نَفْس بداند چه فراهم دیده .
﴿التکویر، 14﴾
فَلاَ أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ (15)
نه ، نه ! سوگند به اختران گردان ،
﴿التکویر، 15﴾
الْجَوَارِ الْکُنَّسِ (16)
[ کز دیده ] نهان شوند و از نو آیند ،
﴿التکویر، 16﴾
وَ اللَّیْلِ إِذَا عَسْعَسَ (17)
سوگند به شب چو پشت گرداند ،
﴿التکویر، 17﴾
وَ الصُّبْحِ إِذَا تَنَفَّسَ (18)
سوگند به صبح چون دمیدن گیرد ،
﴿التکویر، 18﴾
إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ کَرِیمٍ (19)
که [ قرآن ] سخن فرشته بزرگوارى است .
﴿التکویر، 19﴾
ذِی قُوَّةٍ عِنْدَ ذِی الْعَرْشِ مَکِینٍ (20)
نیرومند [ که ] پیش خداوند عرش ، بلندپایگاه است .
﴿التکویر، 20﴾
مُطَاعٍ ثَمَّ أَمِینٍ (21)
در آنجا [ هم ] مُطاع [ و هم ] امین است .
﴿التکویر، 21﴾
وَ مَا صَاحِبُکُمْ بِمَجْنُونٍ (22)
و رفیق شما مجنون نیست ;
﴿التکویر، 22﴾
وَ لَقَدْ رَآهُ بِالْأُفُقِ الْمُبِینِ (23)
و قطعاً آن [ فرشته وحى ] را در اُفق رخشان دیده .
﴿التکویر، 23﴾
وَ مَا هُوَ عَلَى الْغَیْبِ بِضَنِینٍ (24)
و او در امر غیب بخیل نیست .
﴿التکویر، 24﴾
وَ مَا هُوَ بِقَوْلِ شَیْطَانٍ رَجِیمٍ (25)
و [ قرآن ] نیست سخن دیوِ رجیم .
﴿التکویر، 25﴾
فَأَیْنَ تَذْهَبُونَ (26)
پس به کجا مىروید ؟
﴿التکویر، 26﴾
إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِکْرٌ لِلْعَالَمِینَ (27)
این [ سخن ] بجز پندى براى عالمیان نیست ;
﴿التکویر، 27﴾
لِمَنْ شَاءَ مِنْکُمْ أَنْ یَسْتَقِیمَ (28)
براى هر یک از شما که خواهد به راه راست رَوَد .
﴿التکویر، 28﴾
وَ مَا تَشَاءُونَ إِلاَّ أَنْ یَشَاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ (29)
و تا خدا ، پروردگار جهانیان ، نخواهد ، [ شما نیز ] نخواهید خواست .
﴿التکویر، 29﴾